سلام دوستای خوبم.. خیلی خوشحالم که اینجارو پیدا کردم و میتونم باهاتون حرف بزنم. امیدوارم بتونین کمکم کنین و مشکلم رو حل کنین
من یه دختر 19 ساله ام که از بچگی با کمبود محبت و توجه از طرف خانواده بزرگ شدم. با اینکه خداروشکر هم پدر دارم هم برادر اما اون علاقه و توجه ای که باید از سمتشون دریافت میکردم رو نکردم
تو این 19 سال من هیچ دوست صمیمی نداشتم... اگر هم داشتم فقط در حد همون مدرسه و دانشگاه بود. همیشه دلم میخواست دوستای زیادی داشته باشم که بتونم مثل خواهر روشون حساب کنم اما خب...
بارها هم خواستم نیاز های عاطفیم رو با جنس مخالف برطرف کنم که همه فقط دنبال یک چیز بودن و منم نمیتونستم با این قضیه کنار بیام و بعد از چند وقت رابطه تموم میشد.
به خاطر همین تمام وقت من با خواهرم میگذشت... الان اون نامزد کرده و احساس میکنم خیلی عوض شده، شایدم تصور منه. برای همین سر هر مساله ای با هم بحث و دعوا داریم
همیشه بی حوصله ام و اشتیاق انجام هیچ کاری رو ندارم... حتی اون کارایی که خیلی دوست دارم.
از طرفیم چون هیچ دوستی ندارم همش مجبورم تو خونه باشم و اگرم بیرون میرم زود برمیگردم خونه....
خیلی بی حوصله و عصبیم... هیچ چیزی آرومم نمیکنه... خواب درستی هم ندارم
امیدوارم بتونین کمکم کنین چون واقعا دارم اذیت میشم.... ((((